بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۲ آمریکا ۱۰۳۲ آزمایش هستهای انجام داده که این آزمایشها نه تنها جان بسیاری از افراد را گرفته بلکه اثرات ناشی از آنها تاکنون نیز باقی مانده و برخی از مناطقی که این آزمایشهای هستهای در آنها صورت گرفته پس از گذشت چند دهه همچنان غیر قابل سکونت هستند.
اگرچه به دلیل مخفیکاریهای صورت گرفته از سوی کشورها و به خصوص آمریکا، برآورد میزان دقیق آزمایشهای و تسلیحات هستهای کشورها غیرممکن است، اما شواهد و اسناد موجود حاکی از آن است که آمریکا بیش از نیمی از آزمایشهای هستهای جهان را انجام داده است.
سازمان کنترل تسلیحات گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد آمریکا ۱۰۳۲ آزمایش هستهای را انجام داه است.
این آزمایشهای هستهای در سایت نیومکزیکو، نوادا و جزایر مارشال انجام گرفتهاند.
این در حالی است که تاکنون در مجموع ۲۰۵۵ آزمایش هستهای در جهان انجام شده و نخستین آزمایش هستهای آمریکا نیز سال ۱۹۴۵ در نیومکزیکو انجام گرفته است.
با توجه به وجود نگرانیهای امنیتی و ایمنی بالقوه و همچنین دور افتاده و خالی از سکنه بودن سایت نیومکزیکو، نخستین آزمایش هستهای آمریکا در این سایت انجام شد
علاوه بر این سایت نیومکزیکو در منطقهای صاف واقع شده بود که باد کمی در آن میوزیذد و احتمال پخش مواد رادیواکتیوی ناشی از انفجار بمب هستهای بسیار کمتر بود.
بیشتر بخوانید: آزمایش هستهای آمریکا در جزایر مارشال؛ بلایی که آمریکا بر سر ساکنان این جزایر آورد با این وجود پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا آزمایشهای هستهای خود را به جزایر مارشال در اقیانوس آرام انتقال داد.
اوایل دهه ۵۰ آزمایشهای هستهای در پایگاهی در نوادا انجام میشد؛ محلی که سالهای بعد از آن بیشترین آزمایش هستهای در آن صورت گرفت.
در پی انفجار بمبهای هستهای، ابرهایی به شکل قارچ در این منطقه شکل میگرفتند که از لاسوگاس نیز قابل مشاهده بودند. به نوعی جاذبه توریستی تا سال ۱۹۶۳ تبدیل شده بودند.
آمریکا نخستین بمب هیدروژنی یا «گرماهستهای» خود را در ماه نوامبر سال ۱۹۵۲ در جزیره اینویتاک انجام داد؛ بمب با نام مستعار اوی مایک به بزرگی ۸۲ مگا تن که بیشتر به ساختمانی شبیه بود تا یک بمب هستهای قابل استفاده.
این بمب ۱۰.۴ مگاتنی معادل ۱۰ میلیون و چهارصد هزار تن تیانتی بود و بمب هیروشیما در مقایسه با این بمب تنها معادل ۱۸ هزار تن تیانتی بود.
این بمب به عنوان بزرگترین بمب هستهای که تاکنون آزمایش شده است امواجی تا شعاع ۱.۸ مایل ایجاد کرد که تا ارتفاع ۱۳۵ هزار پا بالا رفتند.
آزمایشهای هستهای آمریکا
بنابر اعلام سازمان کنترل تسلیحات، آمریکا تاکنون حدود هزار آزمایش هستهای را در سایت نیومکزیکو سایت نوادا در نزدیکی لاس وگاس و در جزیره مارشال در اقیانوس آرام انجام داده است.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری سیکر، در طی جنگ سرد آمریکا حدود هزار آزمایش هستهای در سرتاسر این کشور انجام شد.
به استثنای دو بمب اتمی منفجر شده در ژاپن که باعث کشته شدن هزار نفر از مردم غیرنظامی شد و تنها مورد استفاده از تسلیحات هستهای محسوب میشود، حدود هزاران بمب هستهای در سراسر جهان پس از آن در مناطق دور افتاده با اهداف آزمایشی بر روی زمین، زیر سطح زمین و حتی در فضا منفجر شد.
بنابر اعلام سازمان کنترل تسلیحات، آمریکا هزار و 30 آزمایش هستهای را از زمان ساخت نخستین بمب هستهای انجام داده است. این در حالی است که در مجموع تاکنون 2055 آزمایش هستهای در سطح جهان انجام شده است. نخستین آزمایش هستهای در سایت نیومکزیکو در 16 جولای سال 1945 انجام شد.
این آزمایش هستهای به دلیل وجود نگرانیهای ایمنی و امنیتی بالقوه و نیز با توجه به دور افتاده و خالی از سکنه بودن آن در سایت نیومکزیکو انجام شد. همچنین زمین این سایت صاف بود و اغلب باد کمی در آنجا میوزید که از جهت پراکنده شدن مواد رادیواکتیو بسیار اهمیت داشت. پس از جنگ جهانی دوم، ارتش آمریکا عملیات آزمایشهای هستهای خود را به اقیانوس آرام و بخصوص جزیره مارشال منتقل کرد.
میان یک دوره 12 ساله از سال 1946 تا 1958 آمریکا در 67 آزمایش هستهای همواره شدت و دامنه تخریب بمبهای خود را افزایش داد. در نتیجه انجام آزمایشهای هستهای متعدد آمریکا در نزدیکی جزیره مارشال بسیاری از ساکنین این جزیره آن را تخلیه کردند که البته برخی دیگر نیز در این جزیره ماندند که در اثر قرار گرفتن در معرض تشعشعات و مواد رادیواکتیو با مشکلات جسمی مختلف و ابتلا به انواع سرطان ها روبرو شدند. چند دهه پس از آزمایشهای هستهای آمریکا بسیاری از مناطق جزیره همچنان غیرقابل سکونت است.
در اوایل دهه 50 میلادی انجام آزمایشهای هستهای در یک سایت در نوادا انجام میشد. منطقهای که دهههای بعد به منطقهای در جهان تبدیل شد که بیشترین آزمایش هستهای در آن انجام شده است. ابرهای قارچ شکل ناشی از انجام آزمایشات هستهای از لاس و گاس قابل مشاهده بودند بطوری که این منظره به نوعی جاذبه توریستی تبدیل شده بود. آمریکا انجام آزمایشات هستهای خود را در دهه 90 میلادی متوقف کرد که البته بیشتر قدرتهای هستهای دیگر نیز مثل روسیه این دهه اقدام مشابهی را انجام دادند. تاکنون هشت کشور آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس، چین، پاکستان، هند و کره شمالی آزمایش هستهای انجام دادهاند
کرونوس – تقریباً ۵ سال است که آزمایشگاه ملی Lawrence Livermore شبانهروز در حال جمعآوری تصاویری از فعالیتهای هستهای ایالات متحده بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۲ بوده است. فیزیکدانان هستهای همهی این فیلمها و تصاویر را ثبت، اسکن و تحلیل کرده و روی کانال یوتیوب خود بارگزاری کردهاند.
این آزمایشگاه هفتهی پیش ۲۵۰ فیلم از ۸ آزمایش مختلف را که در طی یک دهه انجام شده بودند منتشر کرد. نخستین مدرک آنان عملیات Upshot-Knothole در ۱۹۵۳ و آخرینشان عملیات دومینیک بود که در ۱۹۶۲ روی داد.
عملیات دومینیک از این لحاظ حائز اهمیت است که در بحبوحهی شدیدترین تقابلات بین کشورها در جنگ سرد و پس از اشغال خلیج خوکها در کوبا به اجرا رسید. این یکی از بزرگترین برنامههای اجرایی ایالات متحده در خارج از مرزهایش بود که که تنها اندکی پیش از پیمان منع جزئی آزمایش هستهای در ۱۹۶۳ بین شوروی و ایالات متحده منعقد شد.
البته این نخستین باری نبود که محدودیتهایی برای آزمایش هستهای اعمال شده بود. در ۱۹۵۸ نمایندگان انگلستان، فرانسه، ایالات متحده، شوروی، کانادا و برخی کشورهای دیگر تعهد کردند که آزمایشهای هستهای را منع کنند. همهی این کشورها توافق کردند این منع را به صورت سالانه اجرا و تمدید کنند به شرط این که هیچ یک از کشورها از این معاهده بیرون نرود. با این حال طی سالهای پس از آن بسیاری از این کشورها سرخودانه به ادامهی آزمایشات خود پرداختند. تنها در آمریکا، ۷۰ آزمایش تحت نامهای عملیات Hardtack 1 و Hardtack 2 به انجام رسید. اکنون فیلم این آزمایشات به نمایش عمومی درآمده است.
در ۱۹۶۱، شوروی قویترین بمب هستهای خود با نام بمب تزار را رسماً آزمایش کرد. این بمب قویترین بمب ساخته شده توسط بشر بود. دو هفته بعد، ایالات متحده عملیات Nougat را کلید زد که دو سال به طول انجامید.
در همان سال دولت آمریکا آزمایشات کوچکتری را نیز به انجام رساند. اما در میان ویدیوهای منتشر شده، پروژهی قلعه نیز به چشم میخورد که قویترین دستگاه انفجاری ساخت ایالات متحده بود.
شاید انتشار این فیلمها موجب شود آگاهی نسبت به خطرات عمدهی این آزمایشات و تأثیر آنها بر محیط زیست روشنتر شود.
زمان به سرعت می گذرد. هیچ وقت گمان نمی کردم که با ظهور امام زمان هم عصر باشم. ما الان هر روز بر یقینم افزوده می شود که ایشان در چند سال آینده ظهور خواهند کرد. به گزارش موعود به نقل از شیعه آنلاین_رویترز در گزارشی در مورد علت طولانی شدن جنگ سوریه، وجود روایات و احادیث درباره جنگ سوریه در آخرالزمان اشاره کرده و این پیام های دینی را عامل طولانی شدن این جنگ بیان کرده است. متن کامل این گزارش به شرح ذیل است: جنگی که در سوریه در جریان است خون صدها هزار نفر را ریخته و عامل گسترش نگرانی و هرج و مرج در کل خاورمیانه شده است. نیروهای ایرانی وارد صحنه نبرد بر علیه مخالفان تشیع در دمشق می شوند و منطقه خود را برای رویارویی آخر الزمان آماده می کند. به نظر می رسد این اتفاقات برای دنیایی که احساس نگرانی می کند و پیگیر جنگ داخلی ویرانگر در سوریه است عادی شده… پس آن القا کننده پژواک بزرگتری بین مبارزان سنی و شیعه که در خطوط جبهه هستند می باشد یعنی کسانی که به این مسئله ایمان دارند که همه این چیزها در پیام های پیامبران وارد شده است. و از همان حوادث ناگهانی اولیه یعنی انفجار بحران در شهر درعا در جنوب سوریه همه انتظار غرق شدن خاورمیانه در دریای خون را داشتند و بسیاری از مبارزان دو طرف درگیری معتقدند که این راهی است که از 1400 سال قبل و در احادیث پیامبر که صحابه و پیروان آنها نقل کرده اند مشخص شده است. و از میان هزاران حدیث نبوی که از طریق نسل ها منتقل شده برخی راویان از رویارویی بین دو سپاه اسلامی بزرگ در شام و میدان نبرد بزرگی در نزدیکی دمشق و دخالت کشورهای شمال و غرب آن صحبت می کنند. بسیاری از مبارزان دو طرف درگیری، به این پیام ها که دلیل ظاهری برای این مبارزه سه ساله هستند، معتقدند در حالی که این درگیری ریشه های عمیق تری دارد و حل آن سخت تر از وجود خود درگیری بر سر قدرت بین رئیس جمهور “بشار اسد” و مخالفانش است. “ابو عمر” یکی از مبارزان سنی که در گروهی از گروه های مختلف اسلامی مخالف “بشار اسد” در حلب مبارزه می کند در گزارشی به رویترز گفت: اگر گمان می کنید که همه این مبارزان از نقاط مختلف دنیا برای مقابله با “بشار اسد” آمده اند، در اشتباه هستید. همه اینها همان طور که پیامبر روایت کرد و به ما وعده داد همین جا هستند. این همان جنگی است که به آن وعده داده شده… این همان حماسه بزرگ است. از طرف دیگر این جنگ بسیاری از شیعیان را از لبنان و عراق و ایران به خود جذب کرد. آنها معتقدند که این جنگ زمینه ساز ظهور امام مهدی (عج) است که از نسل پیامبر بوده و هزار سال پیش از نظرها پنهان شدند و در زمان جنگ برای گسترش عدالت و ایجاد حکومت واقعی در آخرالزمان ظهور خواهند کرد. جنگ سوریه جان بیش از 140 هزار نفر را گرفته و میلیون ها نفر را از سرزمینشان آواره کرد و بسیاری را ناگزیر به فراهم آوردن کمک ها کرد. تلاش های دیپلماتیک بر بخش سیاسی درگیری تمرکز یافت نه بر قسمت دینی آن و هیچ پیشرفتی به دست نیاورد و دو طرف به تعدادی از احادیث به عنوان دلیلی بر درستی پیام های دینی تکیه می کنند. به عقیده بسیاری از شیعیان اولین نشانه های ظهور امام زمان (عج) با انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 که منجر به برپایی حکومت اسلامی شد، آمد و این منبعی برای مبارزین است تا با سپاهی که امام زمان (عج) آن را هدایت می کنند به تصرف منطقه و نبرد شام بپردازند. بسیاری از شیعیان و مراجع دینی شیعه معتقدند که حضرت مهدی (عج) در مکه ظهور خواهد کرد و بعد از ایجاد سپاهش به سمت یمن و عراق حرکت کرده و ایرانی ها به آن می پیوندند و با سپاهی بزرگ برای سرنگونی حاکم شام به سمت آن می روند. در آن زمان فردی به نام “سفیانی” 9 ماه بر شام حکومت می کند. یکی از نمایندگان مجلس ایران به نام “روح الله حسینیان” سال گذشته گفت: انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر احادیثی که از پیامبر و ائمه رسیده زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج ) است. به استناد گفته های یکی از پیشوایان شیعه که در قرن هشتم می زیست نشانه دیگر برای ظهور حضرت مهدی (عج) وقوع نبردی است که در آن جنگجویانی با پرچم زرد رنگ مبارزه می کنند و این رنگ مربوط به گروه حزب الله لبنان است که از طرفداران اسد می باشد. رسانه های ایرانی به نقل از حسینیان گفت: به فرموده امام صادق (ع).. هنگامی که صاحبان پرچم های زرد با دشمنان شیعه در دمشق به مبارزه می پردازند نیروهای ایرانی به آنها ملحق می شوند واین بستر و نشان های برای ظهور خواهد بود. مبارزانی از سرزمین های مختلف “سامی” از مبارزان سنی در شمال سوریه است که معتقد است مبارزانی که به سوریه می آیند کمترین شکی ندارند که بحران سوریه همان چیزی است که پیامبر زمانی که مردم را تشویق به جهاد برای برپایی حکومت اسلامی بعد از وفاتشان کردند از آن صحبت کردند. سامی می گوید: اینجا در سوریه مبارزینی از کشورهای روسیه، آمریکا، فیلیپین، چین، آلمان، بلژیک، سودان، هند، یمن و غیره وجود دارند. آنها اینجا هستند زیرا این همان چیزی است که پیامبر گفته و به آن وعده داده نبردهای حماسه بزرگ آغاز شده است. باید گفت که هر دو طرف این منازعه یک هدف مطلوب و نهایی دارند و آن برپایی حکومت اسلامی قبل از فراگیر شدن آشوبی بزرگ است تا بر جهان حکومت کند. البته بعضی از روحانیون سنی و شیعه در احادیثی که مجوز دینی برای جنگ است شک کرده اند اما آنها اقلیت کمی هستند که این اقدامات را آشکارا تفسیر اشتباه محسوب می کنند و آنها شکاکان در احادیث دینی هستند. یکی از روحانیون سنی در لبنان که خواست نامش منتشر نشود گفت: البته نشانه هایی وجود دارد که تکرار می شود اما این نشانه ها توانایی انطباق خود را با هر زمانی دارد. باید تاکید کرد که ما در این زمان زندگی می کنیم و باید تا روشن شدن مسائل با تامل رفتار کنیم. بعضی معتقدند که پیامبر (ص) در برخی احادیثشان از روند درگیری در سوریه خبر دادند. درگیری که در مارس 2011 یعنی زمانی که اعتراضات به خاطر بازداشت عده ای از دانشجویانی که روی دیوار مدرسه ای در درعا عبارت هایی برعلیه اسد نوشتند، شدت گرفت. در این رابطه حدیثی وجود دارد که می گوید: آغاز فتنه در شام با کودکان است سپس امور مردم بر هیچ چیز استوار نمی شود. همچنین احادیثی وجود دارد که در آنها از شام به عنوان میدان اصلی مبارزه یاد شده و شهرها و کشورهایی که در آنها جنگ و خونریزی می شود، معین می شود. در روایتی منسوب به پیامبر آمده: بعد از من چهار فتنه رخ می دهد: فتنه اول خون ها ریخته می شود. فتنه دوم جان ها و مال ها حلال پنداشته می شود. فتنه سوم جان ها و مال ها و ناموس ها حلال می شود. و فتنه چهارم کر و کور مطلق موج دریا تا اینکه هیچ کس پناهگاهی نمی یابد، شام را در بر می گیرد و عراق را فرو پوشیده و شبه جزیره را با دست و پایش لگدمال می کند. مردم به گرفتاری دچار می شوند و هیچ کس نمی تواند چیزی بگوید از یک طرف آن را پرداخت نمی کنند مگر آن که از طرف دیگر هزینه شده باشد. و از میان احادیث منسوب به پیامبر که بسیار گفته می شود: بر شما باد سرزمین شام، پس آن بهترین زمین خداوند است که آن را برای بهترین بندگانش برگزید. پس سرباز زدند و بر شما باد رفتن به یمن و از نهرهایش آبیاری کردند. همانا خداوند شام و اهل آن را برای من تضمین کرد. ایشان در حدیث دیگری می فرمایند: مسلمانان روز حماسه در منطقه ای به نام “غوطه” درگیر می شوند که نزدیک شهری است که به آن دمشق می گویند و از بهترین شهرها شام است. غوطه در شرق دمشق واقع شده و دو سال است که پناهگاهی برای مبارزان مخالف دولت است. در حدیث صحیحی آمده: شما با روم صلح امنیتی برقرار خواهید کرد و حمله خواهید کرد و آنها از پشتشان هجوم بردند پس تسلیم می شوید و به غنیمت می دهید سپس در مرج ذی تلول اقامت می کنید. مردی از روم قیام کرده و صلیب بلند کرده و می گوید: صلیب غالب شد. مردی از مسلمانان به سوی او رفته و او را می کشد آنگاه روم فریب داده و زیر هشتاد پرچم که هر کدام دوازده هزار را شامل می شود به سوی شما می آیند. بعضی معتقدند که مرج ذی تلول همان چمن زار دابق در شمال سوریه و نزدیک مرزهای ترکیه است. بهار عربی در بر روی درگیری های قومی می گشاید “رای اسد” از مبارزان مدافع حکومت سوریه، نمی جنگد بلکه برای ظهور امام مهدی (عج) مبارزه می کند. او در لبنان به رویترز گفت: حتی اگر الان شهید شوم هنگام ظهور حضرت مهدی و در سپاه ایشان برای مبارزه برخواهم گشت. من یکی از سربازان ایشان خواهم بود. خاورمیانه و شمال آفریقا بود، خارج شد و آن بعد از حمله بی رحمانه نیروهای اسد برای سرکوبی اعتراض های صلح آمیز بود. به دلیل این که اسد از طایفه علوی که از فرقه های تشیع است، می باشد و بیشتر مخالفانش سنی هستند این اختلافات به سرعت سرشت طایفه ای و قومی به خود گرفت و مسائل سیاسی را تحت شعاع خود قرار داد. یکی از مبارزان گروه سنی و متعصب النصره که با سازمان القاعده در ارتباط است به نام مصعب گفت: این احادیث همان چیزی هستند که مجاهدین را برای آمدن به سوریه ترغیب می کنند و ما برای همین مبارزه می کنیم.. ما روز به روز درک می کنیم که در زمانی زندگی می کنیم که پیامبر از آن صحبت کرده است. اما در سمت شیعیان، “مرتضی” شیعه لبنانی 27 ساله که برای مبارزه با مخالفان به طور منظم به سوریه در رفت و آمد است معتقد است که او برای اسد نمی جنگد بلکه به خاطر ظهور امام مهدی (عج) مبارزه می کند. او در لبنان به رویترز گفت: حتی اگر الان شهید شوم هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) و در سپاه ایشان برای مبارزه برخواهم گشت. من یکی از سربازان ایشان خواهم بود. مرتضی که در دمشق مبارزه می کند و در نبرد شدیدی که در سال گذشته برای تسلط بر شهر مرزی القصیر در جریان بود حضور داشت همسر و دو فرزندش را به خاطر جنگ در سوریه ترک می کند. او می گوید: هیچ چیز ارزشمندتر از امام نیست حتی خانواده ام. این وظیفه ماست. درگیری های سوریه آتش اختلافات قومیتی در جاهای دیگر خصوصا عراق و لبنان را برافروخت و این منجر به ایجاد این احساس رو به رشد در منطقه شد که همه اختلافات بر سر قدرت در کشورهای مختلف چیزی جز بخشی از کارزار بزرگ آینده نیست. یک مبارز شیعه عراقی به نام عباس که 24 سال سن دارد معتقد است که هنگامی که ایالات متحده و بریتانیا در سال 2003 به عراق هجوم آوردند او فهمید که در زمان ظهور حضرت مهدی زندگی می کند. وی همچنین از بغداد جایی که قبل از اینکه برای بار چهارم به سوریه برود تا حدودی در آن در آسایش زندگی می کرد به رویترز گفت: این نشانه اول بود سپس بقیه به دنبال آن آمد. وی افزود: من منتظر روزی بودم که بتوانم در سوریه مبارزه کنم و خدا را شکر که من را انتخاب کرد تا یکی از سربازان امام باشم. اما “ابو حسن” که در جنوب لبنان زندگی می کند و 65 سال سن دارد گفت که او گمان می کرد احادیث پیامبر در مورد آخرالزمان تا قرن ها محقق نخواهد شد. وی اضافه کرد: زمان به سرعت می گذرد. هیچ وقت گمان نمی کردم که با ظهور امام زمان هم عصر باشم. ما الان هر روز بر یقینم افزوده می شود که ایشان در چند سال آینده ظهور خواهند کرد.
با فشار دشمن بر جبهه مقاومت شیعی و حمله به منافع یکدیگر، سرانجام ایران زمینهساز ظهور، ضربه نهایی و پیروزمندانه را در «مرحله سیوف»، تحت عنوان عملیات «آتش مشرق» بر هدف مشخص از مواضع دشمن در زمین و دریا، فرود خواهد آورد.
گروه معارف – رجانیوز: و از جمله حوادثی که احتمالا به رخدادهای ایران مرتبط باشد، «آتش مشرق» قبل ظهور است که البته درباره آن حداقل سه دیدگاه مهم، مطرح است. توضیح اینکه:در احادیث فریقین شیعه و اهلسنت و در زمره سلسله حوادث قبل از ظهور از «عمود آتش مشرق» سخن به میان آمده است. ضرورت واکاوی «آتش مشرق» قبل ظهور بدان جهت اهمیت مضاعف دارد که خود نشانهای است بر آغاز قحطی و گرسنگی در جهان (سنة الجوع) و باید ذخایر استراتژیک غذایی و تدابیر اقتصادی از طرف حکومتها انجام شود که البته ناشی از وقوع جنگ جهانی (هرج الروم) قبل از «سنة الجوع» است که در اثر آن، مرگ سفید (طاعون) و مرگ سرخ (جنگ و خونریزی) در گستره جهانی رخ خواهد داد.
مساله اصلی پژوهش حاضر، تبین و تحلیل «آتش مشرق» قبل از ظهور با نگاه آیندهپژوهانه مهدوی است. پرسش اساسی این است: عمود آتش مشرق، آیا اشاره به پدیده فلکی و نجومی دارد یا حادثه صنع بشری (حمله نظامی) یا انفجار هستهای؟
دیدگاه اول: پدیده فلکی است و ادعا میکنند مرتبط با موضوع «ستاره دنبالهدار» (النجم ذو الذنب) است.
دیدگاه دوم: هویت جنگی؛ مطابق این دیدگاه، گزاره «آتش مشرق» در میراث آیندهپژوهی مهدوی، آیا تقابل نظامی با دشمن خواهد بود یا در واقع تلمیحی است به نقشه تدارک حمله از سوی دشمن به مناطق شیعی؟ سه احتمال مهم مطرح است:1.وقوع آتش در عربستان؛ 2.حمله به ایران؛ 3.حمله ایران به دشمن.
در این نوشتار با روش کتابخانهای و رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، کوشش خواهد شد اقوال مختلف، نقد و بررسی گردد.
نسخهشناسی گزاره «آتش مشرق» قبل ظهور
منابع شیعی
گزاره آتش مشرق در الغیبة نعمانی نقل شده است؛ در دیگر کتب حدیثی شیعه[1] از جمله کتاب نوادر الأخبار[2] فیض کاشانی، کتاب إثبات الهداة[3] حر عاملی، نیز تکرار شده است:
از ابوبصیر به نقل از امام باقر: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید که بین 3 تا 7 روز ادامه داشت، فرج آلمحمد و ظهور امام مهدی را توقع داشته باشید.
از ابوبصیر به نقل از امام صادق: هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید که برای چند شبانهروز ادامه داشت، در آن هنگام، فرج مردم و نزدیکیهای ظهور قائم است.
البته گزاره آتش مشرق از منفردات نعمانی نیست بلکه محتوای آن با سند دیگر نیز در کتاب الإرشاد شیخ مفید، کتاب إعلام الورى طبرسی، کتاب سرور أهل الإیمان نیلینجفی و کتاب إثبات الهداة حر عاملی نیز تکرار شده است:
عن الحسن بن محبوب عَنْ [العَلَاءُ بْنُ رَزِينٍ] عَنْ مُحَمَّدِ [بْنِ مُسْلِمٍ] عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمْ نَاراً كَهَيْئَةِ الهودة الْعَظِيمِ تَطْلُعُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ سَبْعَةً – بالشك من الراوي- فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّد إنّ اللّه عزيز حكيم.[8]
عن الإرشاد شیخ مفید: نَارٌ تَظْهَرُ بِالْمَشْرِقِ طَوِيلًا وَ تَبْقَى فِي الْجَوِّ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ سَبْعَةَ أَيَّامٍ.[9]
شایان ذکر است، گزارش شیخ مفید[10] در دیگر کتب حدیثی شیعه همچون: روضة الواعظین[11] ابنفتال نیشابوری، تاج الموالید[12] طبرسی، الملاحم و الفتن[13] ابنطاووس، کشف الغمة[14] اربلی، صراط المستقیم[15] عاملی، تاریخ الائمة[16]، نوادر الأخبار و الوافی[17] فیض کاشانی، إثبات الهداة[18] حر عاملی، مختصر کفایة المهتدی[19] میرلوحی، کشف الحق[20] خاتونآبادی، رياض الأبرار[21] جزائری و بحارالأنوار[22] مجلسی نیز ذکر شده است.
منابع اهلسنت
در کتب اهلسنت همچون فیض القدیر مناوی، المعجم الأوسط طبرانی، أمالی الشجری و … نیز به فور گزاره آخرالزمانی «آتش مشرق» نقل شده است:
هنگامیکه عمود آتش از سمت مشرق در ماه رمضان قبل ظهور دیدید که برای همه اهل زمین نیز قابل رویت و مشاهده است، ذخیره غذایی یکسال را تهیه کنید که سال قحطی (سنة جوع) در پیش است.
همچنین در دیگر کتب اهلسنت از جمله: الفصول المهمه[28]، فرائد فوائد الفکر[29] نیز به نقل از پیامبر و امام باقر و امام صادق نقل شده است.[30]
گزاره آتش مشرق با عبارت های گوناگون (آية الحدثان، عمود النار، العمود الأحمر) نقل شده است. و در منابع اهلسنت بیشتر بر وقوع رخداد آتش مشرق در ماه رمضان و رابطه آن با سنة الجوع (سال قحطی و گرسنگی) بیشتر تاکید شده است؛ البته در ادامه به شباهتها و تفاوتهای گزارش شیعی با منابع اهلسنت نیز اشاره خواهد شد.
اشتراکات و افتراقات گزارش آتش مشرق در منابع شیعه و اهلسنت
استشهاد به روایات اهلسنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهلبیت نیز وجود داشته باشد. بنابراین، اثبات موضوعی در روایات اهلسنت، بدون توجه به روایات اهلبیت، صحیح نیست.
در موضوع این نوشتار نیز با مراجعه به منابع معتبر شیعی، در نگاه اول، احتمال «وحدت محتوایی» و اشتراک مضمونی گزاره آتش مشرق در شیعه با اهلسنت تقویت میشود:
بنابراین، احتمال اینکه «عمود آتش مشرق» در ماه رمضان باشد و بعد از آن نیز سنة الجوع (سال قحطی) در پیش است، تقویت میشود. اما واضح است این مقدار اشتراک، الزاما به معنای وحدت محتوایی نیست البته دلیلی هم بر تفاوت وجود ندارد.
نهایت امر این است با مقایسه درمییابیم هرچند منابع فریقین اشتراکنظر دارند که آتش مشرق با فرج آلمحمد و ظهور مرتبط است اما مصادر شیعی به زمان وقوع آتش مشرق در ماه رمضان تصریح ندارند.
اعتبارسنجی «سندی» آتش مشرق
لازم به ذکر است گزاره «آتش مشرق قبل ظهور» در الغیبة نعمانی و اعلام الوری طبرسی، سه طریق دارد: الف. سند اول (ابیحمزه بطائنی از ابوبصیر از امام باقر) چون در دوران استقامت بوده، حدیث موثق است؛ ب. سند دوم (وهیب بن حفص از ابوبصیر از امام صادق) از نظر سندی، حدیث صحیح و معتبر است[36]؛ ج. سند سوم (العلاء بن رزین از محمد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق) از نظر سندی، حدیث صحیح و معتبر است.[37]
آتش مشرق: صنع بشری (هویت جنگی)
مقصود از مشرق: ایران یا سایر کشورهای مشرق جغرافیایی؟
در تراث حدیثی، مقصود از «مشرق» به حسب قرائن و نسبت به مکان صدور حدیث، تشخیص داده میشود و نمیتوان در محدوده خاصی منحصر شود؛ مهمترین احتمالات در تعیین «محدوده جغرافیایی مشرق» از این قبیل است:
1. احتمال اول: چون مخاطب (راوی) و امام معصوم (امام باقر و امام صادق) در حجاز بوده است، مقصود مناطق شرق عربستان است.[38]
2. احتمال دوم: بنابر احادیث همخانواده در تراث مهدوی، مراد ایران است[39] کما اینکه در احادیث دیگر نیز از ایران و قوم سلمان فارسی به ارض مشرق تعبیر شده است.[40]
3. احتمال سوم: جمیع بلاد مشرق (همه سرزمینها اعم از مناطق دریایی و خشکی در مشرق جغرافیایی)[41]؛ بنابراین همه کشورها در شرق حجاز و جزیرةالعرب میتواند مقصود باشد از جمله ایران و عراق که نیز جزو بلاد مشرق نسبت به کشور عربستان میباشند.
آتش از مشرق: هویت جنگی
برخی از محققین نیز «عمود آتش در آسمان»، را پدیده فلکی میدانند و معتقدند: این قبیل روایات را میتوان در پیوند با موضوع «ستاره دنبالهدار» (النجم ذو الذنب) مورد بررسی قرار داد[42] ؛ که البته این دیدگاه در جای خود قابل بررسی است و نیازمند نوشتاری مستقل و جداگانه است.
البته «نار» به معنای حقیقی آن یعنی وقوع آتشسوزی طبیعی هرچند محتمل است لکن به قرائن «درون متنی» همچون واژه الهردی (آتش سرخ و زرد به رنگ زعفران)، زبانه کشیدن شعلههای آتش در آسمان به گونهای که توجه بیشتر مردم زمین را به خود جلب میکند، دستور ذخیره غذایی به مدت یکسال (سنة الجوع)[43]، همگی حاکی از وقوع جنگ دارد. خود سال گرسنگی و قحطی در جهان (سنة الجوع) نشانگر این است که هویت آتش مشرق، آتش جنگی است. زیرا گرسنگی و قحطی در ابعاد جهانی به صرف آتشسوزی و حریق و یا گدازههای آتشفشانی[44] در «منطقهای خاص» رخ نخواهد داد بلکه در واقع نار مشرق اشاره به این مهم دارد که امنیت جهانی به خطر افتاده است که اینچنین موجب جوع و قحطی خواهد شد.
قرائن «برون متنی» یعنی به قرینه سایر احادیث که از وقوع جنگ های خانمانسوز قبل ظهور گزارش شده نیز موید است. ضمن اینکه سخن از «فرج الناس و فرج آل محمد»، مناسبتی با آتشسوزی چندروزه ندارد بلکه آتشسوزی طبیعی، قرنها است که به وقوع میپیوندد. و در واقع سخن از «فرج الناس» بیانگر این است این آتش، نه تنها متوجه دشمنان امام عصر است بلکه متوجه «دشمنان بشریت» خواهد بود که بعد از آن به سبب شکست «ظالم جهانی»، چنین گشایشی ایجاد خواهد شد و این نیز خود قرینه دیگری است که مقصود آتشسوزی طبیعی نیست. از اینرو تعبیر «آتش مشرق قبل ظهور» اشعار به درگیری نظامی و جنگ دارد؛ و احتمال آتشسوزی طبیعی، احتمال ضعیف و بلکه منتفی است.
آتش در مشرق یا آتش از مشرق؟
سوال و ابهام اساسی دیگر این است که، آتش در مشرق است یا از سمت مشرق روانه میشود؟ (نار فی المشرق او نار من المشرق) کدام مقصود است؟ یعنی آتشی که از ناحیه دشمن بر منطقه مشرق فرود میآید و 3-7 روز طول میکشد یا آتشی که از سمت مشرق به دشمنان فرود خواهد آمد؟ شواهد تقویت فرض دوم یعنی آتشی که از سمت مشرق به دشمنان وارد میشود:
از طرفی با جستجو در میراث حدیثی شیعه، به موادر مشابهای نیز دست مییابیم که این دیدگاه را تقویت میکند از جمله، در تراث مهدوی، عبارت «من قبل المشرق» در احادیث دیگر نیز تکرار شده است و کاملا واضح است که از «سمت، ناحیه و جهت مشرق» مراد است:
مبداء و زمینهسازی حکومت امام مهدی از سمت مشرق است.
اما ممکن است بیان شود: «نار من المشرق» احتمال دارد حمله دشمن به ایران و مقاومت شیعی نیز باشد زیرا در اینصورت نیز مردم آتشی را از مشرق (ایران) میبینند. لکن ترجیح معنای عرفی «نار من قبل المشرق»، یعنی آتش از سمت مشرق به سوی دشمن است. در لسان احادیث نیز اینگونه تعابیر وجود دارد. به عنوان مثال، عبارت حدیثی «رایات من قبل خراسان»[48] آیا مقصود حرکت به سمت مکان دیگری (عراق) میباشد.
آیا آمریکا، عراق را به میدان جنگ تبدیل خواهد کرد؟
قرائن درون متنی دال بر فرض دوم است. و در صورت اندک آشنایی با لسان احادیث اهلبیت، عبارت «من قبل المشرق»، ترجیحا مقصود صدور آتش از ناحیه مشرق (ایران) به سوی دشمن است و نه وقوع آتش در سرزمین مشرق. لغت نیز بر همین معنا استوار است.[49]
بنابراین درباره گزاره نار (آتش) مشرق اگر کنایه از جنگ است، دو احتمال مطرح است: صدور جنگ از سمت مشرق یا وقوع جنگ در مشرق؟ و نیز با توجه به حرف «مِنْ»، عبارت بدینگونه خواهد بود: جنگ از سمت مشرق[50] یا جنگ در منطقه مشرق[51]. البته هرچند فرض دوم ترجیح دارد لکن هر دو دیدگاه قابلجمع است و فرقی ندارد. زیرا در هر صورت آتش و جنگ در ناحیه مشرق برای مردم و اهل زمین قابل رویت خواهد بود.
دیدگاههای مختلف درباره آتش جنگ مشرق قبل ظهور
اما صرفنظر از آنچه بیان گردید، با فرض اینکه هویت آتش مشرق قبل ظهور، هویت جنگی است، چهار دیدگاه مهم مطرح است:
دیدگاه اول: آتش شرق حجاز قبل ظهور
هرچند مکان وقوع این آتش عظیم، به طور دقیق مشخص نشده است که در کدام کشور واقع خواهد شد؟ لکن قائلین دیدگاه اول با استناد به گزاره حدیثی وقوع آتش در حجاز (عربستان)، بیان میکنند که مقصود از آتش مشرق، احتمالا انفجار میادین نفتی در عربستان[52] مقصود است:
لازم به ذکر است، وقوع آتش در حجاز در منابع معتبر اهل سنت همچون صحیح بخاری و صحیح مسلم[55] نیز گزارش شده است. البته بیان گردید اطلاق مشرق بر مناطق شرقی حجاز (عربستان)، احتمال ضعیفی است. و اصولا آیا در احادیث، لفظ مشرق برای حجاز استعمال شده است؟ در لسان احادیث، مشرق به مناطق ایران، خراسان قدیم و … بیشتر اطلاق میشده است و اهلبیت برای مناطق عربستان از واژه حجاز و جزیرةالعرب استفاده کردهاند. از اینرو احتمال دارد وقوع گزاره آتش در عربستان متفاوت از آتش مشرق قبل ظهور قلمداد شود.
دیدگاه دوم: آتش آذربایجان قبل ظهور
این دیدگاه بیان میکند با توجه به اینکه منطقه آذربایجان قدیم، جزو بلاد مشرق بوده است[56]، به قرینه گزاره حدیثی وقوع «آتش فتنه در آذربایجان»[57]، مقصود از آتش مشرق، همان آتش جنگ در آذربایجان قبل ظهور است. و در دلیلی عجیب بیان میکنند، راویان نار مشرق و نار آذربایجان، مشترک و یکی هستند[58]؛ از اینرو اتحاد مضمونی را ثابت میدانند که در واقع یک مفهوم به دو بیان مختلف ذکر شده است.
جواب واضح است: سیاق دو گزاره با هم فرق دارد؛ در گزاره «آتش آذربایجان» دعوت به سکون و عدم مداخله نظامی شده است در حالیکه در گزاره «آتش مشرق» سخن از فرج آلمحمد (گشایش شیعه) و دعوت به اتخاذ برنامه اقتصادی برای مقابله به تهدیدات سال قحطی شده است.
اما ممکن است اینگونه پاسخ داده شود: اگر در فتنه آتش آذربایجان قبل ظهور از سلاح هستهای و حمله اتمی استفاده گردد، آنگاه شعلههای انفجار هستهای شبیه توصیف گزاره آتش مشرق (الهردی: آتش به رنگ سرخ و زرد) است و باید بعد از آن ذخیره مواد غذایی برای یکسال انجام شود.
و البته درباره آتش فتنه و جنگ در آذربایجان قبل ظهور -که از گسلهای فعال شرارت جنگ جهانی در قبل ظهور خواهد بود- به تفصیل در نوشتاری مستقل و جداگانه، بحث و گفتگو شده است.[59]
دیدگاه سوم: حمله دشمن به ایران و محور مقاومت شیعی
دیدگاه سوم، نگاه بسیار متفاوتی را نسبت به دو دیدگاه پیشین، ابراز و بیان مینماید: مقصود از آتش مشرق، به قرینه اینکه مشرق در تراث مهدوی به ایران نیز اطلاق شده است، میتواند حمله دشمن تلقی شود. البته مدافعان این نظریه در تقویت این دیدگاه سوم میکوشند به شواهدی از میراث حدیثی، نیز استناد نمایند که به اجمال[60] فقط یکی از ادله قائلین این دیدگاه نقد و بررسی خواهد شد:
استناد به توقیع امام عصر به شیخ مفید
در کتاب الاحتجاج طبرسی و در توقیع منسوب امام عصر به شیخ مفید، ضمن ارائه دستورات و برشمردن وظایف شیعیان، به وقوع رویدادها و اخبار غیبی در «جغرافیای ظهور» نیز اشاره میشود؛ از جمله: در ماه جمادی از آسمان و زمین، علامتهایی آشکار میشود. قوم مشرق (ایرانیان)، محزون و غمگین میشوند. بعد حوادثی در عراق رخ میدهد و «مارقین» بر بخشی از امور عراق مسلط میشوند که مخالف محور مقاومت شیعی هستند. درباره عبارت «مرّاق عن الاسلام (خارج از اسلام) و تسلط آنها بر عراق، دو احتمال مطرح است: 1. مرّاق یعنی مسلمان (همچون خوارج که مارقین نام گرفتند) اما مخالف جریان زمینهساز شیعی که با کودتا یا تزویر بر قدرت مسلط خواهند شد؛ 2. مرّاق یعنی غیرمسلمانان همچنانکه درباره همپیمان غربی یهود نیز «مارقة الروم» اطلاق شده است. البته جمع بین دو احتمال نیز امکانپذیر است (جریان درون مذهبی مخالف محور مقاومت شیعی در عراق که از حمایت غربیها نیز برخوردار هستند).
تضعیف جبهه حق در امور عراق ادامه دارد تا اینکه یکی از سران شرور مخالف شیعه -و به قرینه اینکه در ادامه سخن از باز شدن حج است، میتوان دریافت راه حج قبل از آن بسته بوده است – در عربستان سعودی به هلاکت میرسد؛ آنگاه حوادثی شگرف و خشنودهکننده برای شیعیان آغاز خواهد شد:
چون ماه جمادى الاولى فرا رسيد، بايد از آنچه روى میدهد، عبرت بگيريد و از آنچه بعد از آن واقع مىشود، از خواب غفلت بيدار شويد (هوشیار باشید). علامت آشكارى از آسمان براى شما پديد مىآيد و نظير آن در زمين نيز ظاهر مىگردد. و حوادثی در سرزمین مشرق اتفاق میافتد که موجب غم و اندوه است و مردم را به وحشت مىاندازد. آنگاه بیدینان بر عراق مسلط میگردند و بواسطه سوءاعمال آنها اهل عراق دچار سختی در معيشت و کمبود رزق ميشوند، سپس اين محنت با مرگ يكى از اشرار از ميان ميرود و از مرگ او، پرهيزكاران و شیعیان خشنود ميگردند، و مردمى كه از اطراف عالم آرزوى حج بيتاللَّه دارند، به آرزوى خود ميرسند و به حج ميروند.
یکی از «ادله علمی» قائلین به اتحاد مضمونی آتش مشرق با حمله دشمن به مناطق شیعی را ذکر کردیم. البته ناگفته نماند برخی افراد و جریانها از نگاه آکادمیک و علمی خارج شده و صرفا با «اغراض سیاسی»[62] در جهت مخالفت با انقلاب زمینهساز و تضعیف جبهه حق، در ترویج دیدگاه سوم میکوشند، در حالیکه میبایست طرح این نوع دیدگاههای متفاوت در کرسیهای نظریهپردازی و با حضور صاحبنظران و نیز رعایت موازین علمی و اجتهادی، به بحث و گفتگو و تبادل آراء و اندیشه در اینباره پرداخت.
ظاهر بر این است در عصر غیبت کبری، فقط توقیع برای شیخ مفید صادر شده است[63]. اما از طرفی چون توقیع در حدود هزار سال پیش نقل شده و مشتمل بر «ملاحم و اخبار غیبی» بوده است[64]، به مقتضای قرائن و نیز نقل متن توقیع در کتاب معتبر احتجاج، و البته قبل از آن، وجود بخشی از متن توقیع در کهنترین نسخه مصباح طوسی[65]؛ بنابراین از آنجا که این توقیعات منسوب به امام عصر است، انکار قطعی آن روا نیست[66] اما اثبات شدنی نیز نیست[67]؛ البته کماکان، درباره صحت و انتساب توقیع، جای گفتگو و بررسی بیشتری وجود دارد.[68]
اشتمال توقیع بر ملاحم و اخبار غیبی؟
صرفنظر از «انتساب صدور قطعی» توقیع برای شیخ مفید، سوال مهمی مطرح میشود که: این فقره از توقیع برای رویدادهای قبل ظهور است یا مربوط به دوران شیخ مفید؟
ظاهر عبارت «سنتکم»، بر این است که مربوط به حوادث عصر شیخ مفید است[69] و نه زمان قبل ظهور؛ بویژه اینکه در این توقیع، ذکری از نشانههای ظهور نیست که بیانگر این باشد سخن از رخدادهای متصل به ظهور است؛ اما ممکن است چنین مطرح شود: با تتبع در میراث مهدوی، درمییابیم قاعده «تکرار تاریخ»[70] در برخی گزارههای مهدوی نیز جاری است از جمله تکرار «حکومت مکر و خدعه بنیعباس در آخرالزمان» که در کلام امام معصوم به صراحت تاکید شده است.[71]
صرفنظر از پذیرش یا عدم پذیرش قاعده «تکرار تاریخ» و سرایت آن به گزاره های مهدوی -که نیازمند گفتگو و بررسی بیشتری است- اما سوالی مطرح میشود: آیا در عصر شیخ مفید، مورخین و تاریخنگاران، چنین حوادثی را در ارض مشرق (ایران) و عراق ثبت کردند که بعد از آن، نیز هلاک و مرگ یکی از حاکمان مخالف شیعه نیز ثبت شده باشد و بعد از مرگ وی، راه حج که برای مدتی بسته شده است، باز شود؟
سیدمحمد صدر، مشرق را ایران دانسته و حادثه حزنانگیز را نیز به جنگهای زمان شیخ مفید در دوران حکومت آلبویه مرتبط میداند که با هجوم و حمله سلجوقیان به ایران، سلطان طغرل سپس وارد عراق گردید و جنایتهای بیشماری انجام داد و مردم عراق با سختی معیشت و قحطی مواجه شدند تا اینکه طغرل به هلاکت رسید و بعد از چند سال، شیعیان توانستند به حج مشرف شوند.[72]
البته سید محمد صدر در کتاب تاریخ الغیبة، هرچند سعی کرده است، رویدادهای تاریخی آن زمان را کشف و با متن توقیع، شرح دهد لکن درباره «رویداد آسمانی و زمینی» و انطباق آن با تاریخ، با سختی و تناقض مواجه شده است. شهید صدر ثانی، بیان میکند: «تاريخ، رويداد روى زمين را چنين بازگو مىكند كه: در نيمه همان ماه جمادى الاولى، درياى شور طغيان كرده و آب به ايله رسيد و بعد از دو روز وارد شهر بصره گرديد. رويداد آسمانى نيز عبارت از سقوط پىدرپى شهابهاى آسمانى است كه مورّخين از آنها به سقوط ستارهها تعبير كردهاند، كه به هنگام سقوط، صداهاى هولناكى همراه با رؤيت روشنايى شديدى، شنيده مىشد. اين رویداد آسمانی در سال صدور نامه نبوده است بلکه چند سال بعد در سال 417 رخ داده است»؛ اما گویا وی متوجه ضعف استدلال خویش میشود و در صدد رفع آن بر میآید. وی در ادامه مینویسد: «اگر اشکال شود: ظاهر عبارت نامه حضرت در آن است كه اين رويدادها در همان ماه جمادى الاولى سال 410 واقع خواهد شد. در پاسخ دو احتمال مطرح خواهد شد: يا ظاهر عبارت نامه در مورد رويدادهاى آسمانى ناديده میگيريم و براى صدق و صحت عبارت، همان رويداد زمينى را در آن سال كافى بدانيم؛ و نیز این احتمال مطرح است در جمادى الاولى آن سال، رويدادى آسمانى نيز اتفاق افتاده اما تاريخ آن را ثبت نكرده است».[73] اما واضح است این فقره از سخن سیدمحمد صدر، ناتمام است و از استدلال قوی برخوردار نیست.
البته سوالی که کماکان باقی میماند اینکه: آیا حوادث فوق در زمان شیخ مفید رخ داده است؟ اگر به طور کامل اتفاق نیفتاده، آنگاه احتمال اینکه این حوادث مرتبط به رخدادهای قبل ظهور در ایران و عراق و مشتمل بر اخبار غیبی باشد، مطرح خواهد شد.
از نظرگاه علمی، دیدگاه سوم با تردید جدی روبرو است و البته در نوشتاری جداگانه، ابهامات آن نیز به تفصیل بیان شده است (لینک).[74]
دیدگاه چهارم: حمله ایران و جبهه شیعی به مثلث «غربی، عبری، عربی»
این دیدگاه که شواهد فراوانی نیز در تقویت آن اقامه میکنند، از جمله: وقتی در گزاره آتش مشرق، سخن از «فرج آلمحمد» است یعنی حمله ایرانیان زمینهساز[75] و محور مقاومت شیعی به دشمن و شکست دشمنان امام عصر در جغرافیای ظهور. و البته با تشکیل «خانواده حدیثی» بعد از «مرحله سیوف» چه اتفاقی میافتد که دشمن مجبور به پذیرش حق یا حداقل بخشی از حق ایرانیان خواهد شد و عقبنشینی میکند؟ جز اینکه پیروزیهای برای جبهه شیعه و ایرانیان حاصل شده است که دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانیان خواهد شد.
بنابراین آتش مشرق بر مواضع دشمن، شباهت عجیبی با مرحله «سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم» در گزاره انقلاب ایران قبل از ظهور دارد. زیرا این عبارت تصریح در جنگ ندارد بلکه به نوعی «رویاروی نظامی محدود» را تداعی میکند. بویژه اینکه آتش مشرق نیز کمتر از 7 روز است که مقصود جنگ وسیع و گسترده نیست و صرفا تقابل نظامی را میرساند و از این جهت باهم «اشتراک محتوایی» دارند.
البته به قرینه، عبارت «قتلاهم شهداء»، طبیعی است در میدان تقابل نظامی با دشمن، برخی مناطق مورد هدف نیز قرار گیرد و خسارتهای مادی و معنوی تحمیل شود و زمینهسازان به مقام رفیع شهادت نائل شوند؛ اما یقینی است، به قرینه عبارت «فَيُقَاتِلُون فَيُنْصَرُون» و نیز عبارت «فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه»، در نهایت این دشمن است که شکست میخورد و ضربه نهایی بر مثلث «غربی، عبری، عربی» وارد خواهد شد؛ و محور مقاومت دست برتر نظامی را در معادلات «جغرافیای ظهور» و در مسیر «کربلا تا قدس» خواهد داشت.